dimanche 31 juillet 2011

انسانی‌ پیدا شد که به خون در مقابل خون، چشم در مقابلِ چشم "نه" گفت و بزرگوارانه بخشید ...

بزرگوارانه بخشید و یادمان انداخت که هنوز انسانیت زندست.
دختری که چشمانش را، زیباییش را ناجوانمردانه از دست داده بود، نشان داد که چه دل‌ بزرگی‌ دارد.
به یاد داستان ناصر محمد خانی افتادم، بگذریم، شوربختانه امثالِ محمد خانی بسیارند و امثالِ آمنه کم.

samedi 23 juillet 2011


آقای بالاترین! بالایاران گرامی‌! تا به کی‌ نمیخواهید با منفی‌‌های غیر قانونی کاربر Argument برخورد کنید ?


مدت هاست که دیدن منفی‌ کاربر Argument برای کاربر‌های بالاترین امری عادی شده، تا بجایی که اگر بعد از نیم ساعت از فرستادن لینک منفی‌ او را نبینیم احساس می‌کنیم مشکلی‌ برایِ بالاترین پیش آماده یا بالاترین از دسترس خارج شده، این منفی‌‌ها از لینک‌های تحلیلی جنبش سبز گرفته تا لینکهای  سلطنت طلبان، لینکهایِ خبرهایِ اجتماعی و در آخر لینکی‌ که مرا مجبور به نوشتنِ این متن کرد، لینک مربوط به تبریک تولد منیژه حکمت به دخترش پگاهِ آهنگرانی بود!
از این رو این مطلب را در سایت لینک کردم و در فروم‌ها مطرح نکردم که پر واضح است این تخلف‌ها را بالایاران و مسئولین سایت خود نیز به چشم دیده اند و دلیل برخورد نکردنشان بر من پوشیده است و از اینجا از آنها میخواهم توضیح دهند.
با سپاسِ فراوان

vendredi 22 juillet 2011

سوتی پارازیتی و خبر اشتباه در باره میرحسین و زهرا رهنورد


امشب کامبیز حسینی در بخش اخبارِ پارازیت به اشتباه گفت خاتمی به دیدارِ میرحسین و زهرا رهنورد رفت! در صورتی‌ که خاتمی به مناسبتِ نیمه شعبان به دیدار خانواده‌هایِ این دو عزیز رفته بود.

از پارازیت میخواهیم باتوجه به تعدادِ مخاطبینش و اینکه کسانِ بسیاری هستند که اخبار را تنها از طریق آن برنامه میشنوند، در مورد اخبار خود دقت کافی‌ به خرج دهد.

jeudi 21 juillet 2011

جمع کنیم این بساطِ مرده پرستی‌ را ...


نیم ساعت بعد از این که روح الله داداشی کمربند قهرمانیش رو به احمدی نژاد تقدیم کرد و گفت به نظر من احمدی نژاد قویترین مردِ ایران است، تقریبا هممون یا تو دلمون یا بلند یا تو بالاترین
بهش توپیدیم و تختی رو بهش یادآوری کردیم و فحش چیز دار و کشدار دادیم یا **مال بهش گفتیم.
حالا که تو خیابون دعواش شده زدن کشتنش، ملت اومدن تو پارازیت دومین کاندیدِ شخصیتِ خوبِ هفتش کردن ! من بدتر اینکه اون حتی از مجید توکلی، شرف جنبش دانشجویی هم بیشتر رأی آورده.
مرده پرستی‌ یکی‌ از درد‌های کهن مردم ماست ...

تقلب در انتخابات، دخالتِ نظامیان در انتخابات، کشتارِ معترضان به نتایج انتخابات / سی‌ تیر ۱۳۳۱ لکه ننگی بر دامان حکومتِ پهلوی


انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس ملی به دلیل دخالت‌های ارتشیان و دربار به تشنج کشید و کار بجایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزه‌های باقی‌مانده را صادر کرد.

دکتر مصدق برای جلوگیری از کارشکنی‌های ارتش و دربار، درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت را از شاه نمود. این درخواست از طرف شاه رد شد. به همین دلیل دکتر مصدق در ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ از نخست‌وزیری استعفا کرد. مجلس، قوام‌السلطنه را به نخست‌وزیری انتخاب کرد و او با صدور بیانیهٔ شدیدالحنی نخست‌وزیری خود را اعلام نمود.

گزارش هایى از سالگرد ۳۰ تیر در دست است. مردم ایران که از برکناری دکتر مصدق خشمگین بودند، در پی چهار روز تظاهرات در حمایت از دکتر مصدق، که به کشته شدن ۱۸۰ نفر در سراسر ایران انجامید، موفق به ساقط کردن دولت قوام السلطنه گردیدند.
دکتر مصدق در صبح روز ۳۰ تیر، تظاهراتى را تدارک مى بیند که طرفدارانش در این تظاهرات شرکت کردند. بعد از ظهر همان روز حزب توده تظاهراتى را تدارک مى بیند که نزدیک به یکصد هزار نفر از هواداران این حزب به خیابان ها مى آیند.
کاشانی نیز که در این زمان هنوز با دکتر مصدق همراه بود، هواداران خودرا به مقابله با نخست‌وزیری قوام السلطنه دعوت کرد.
در روز ۳۰ تیر نیروهای ارتش که به دستور شاه به خیابان‌های تهران و اطراف مجلس آمده بودند برای سرکوبی تظاهرات مردم به آنان شلیک کردند. با ادامه تظاهرات و کوشش‌ها و اعتراضات نمایندگان طرفدار دکتر مصدق در مجلس و دیدار عده‌ای از آن‌ها با شاه، تیراندازی قطع شد. شاه ناچار دوباره به نخست‌وزیری دکتر مصدق رضایت داد.

موضع کاشانی

آیت‌الله کاشانی زمانی از این جریانات اطلاع یافت که قوام با اعلامیهٔ شدیداللحنی آزادی‌های سیاسی را محدود کرد و با ارعاب و تهدید مردم، مراکز حساس شهر را به اشغال نیروهای نظامی درآورد. کاشانی صدور اعلامیه‌ای مردم را تهییج کرد؛ این در حالی بود که دکتر مصدق به احمدآباد محل اقامت خود رفته بود. در روز ۲۹ تیر ماه کاشانی اعلام کرد که «اگر قوام نرود اعلام جهاد میکنم و خودم کفن پوشیده با ملت در پیکار شرکت نماییم.» پس از این موضع‌گیری، در سی‌ام تیرماه بازار تعطیل شد و مردم به خیابان‌ها ریختند و خواستار سرنگونی قوام السلطنه شدند. به دستور شاه مردم به گلوله بسته شدند و عده‌ای کشته شدند. شاه، وزیر دربار خود را نزد کاشانی فرستاد تا با تطمیع و دادن امتیاز ایشان را به سکوت وادار کند؛ اما کاشانی به وزیر دربار گفت: «اگر بی درنگ دکتر مصدق بر سر کار باز نگردد، شخصاً به خیابان رفته و مبارزه مردم را مستقیماً متوجه دربار می‌کنم.»

کشته‌شدگان

از کشتگان ۳۰ تیر آماری در دست است. در تهران بیشتر آنان در گورستان ابن بابویه دفن شدند. دکتر مصدق نیز وصیت کرده بود که در کنار آنان دفن شود ولی با مخالفت شاه این کار انجام نشد. مجلس بعد از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و احیای دولت مصدق, عنوان شهید راه وطن را برای انها تصویب کرد و در تهران برای انها محوطه در گورستان ابن بابویه ترتیب داد. در محوطه 25 قبر وجود داره.

mercredi 20 juillet 2011

پیامبر و منویِ کودکان


در پی‌ اظهاراتِ دکتر روانی‌ زاده در بابِ وجودِ پیتزا در زمانِ علی‌ (ع)،
روایت است حضرت محمد (ص) هنگامی که با عایشه به پیتزا فروشی می‌رفتند، برای خود یک ژانبونِ سوسمار با خونِ مخصوص و برایِ همسرشان یک معنویِ کودکان در نظر می‌گرفتند. حضرت در تلفظِ پیتزا مشکل داشتند و بیتزا خطاب میکردند که در چند بار اول مراجعه ایشان به پیتزا فروشی با مشکل مواجه شدند. کفّار آن زمان برایِ دست انداختنِ حضرت به ایشان میفرمودند، اگر ۲ بار پشت سرِ هم بگوید "پیتزا پپرونی" به ایشان کنیزی از خدمه پیتزا فروشی اهدا میکنند.
از علاقه حضرت به پیتزا همانقدر بگوییم که ایشان میفرمودند اگر بیف استراکانف را در دست راست و حلیم بادمجان را در دستِ چپِ من بگذارید، محال است که از پیتزا بگذارم.
روزی یکی‌ از اصحاب از پیغمبر پرسیدند، یا رسولِ خدا،آیا در بهشت هم پیتزا هس؟
حضرت پاسخ دادند : بینِ خودمان باشد، نه، تا میتوانی‌ همینجا بخور. آن شخص دهان لقی کرده و این موضوع را به گوشِ سپاهیانِ حضرت رسانده، همگی‌ رختِ جنگ از تن‌ دراوردند و به سمتِ "زود غذا" مدینه یورش بردند و آنجا را غارت کردند.

mardi 19 juillet 2011

مهنازِ محمدی، مبتلا به ام اس است و خطر فلج شدنِ موضعی او را تهدید می‌کند


وضعیت جسمی مهناز محمدی، مستندساز و فعال حقوق زنان در زندان اوین رو به وخامت گذاشته و او سراسر هفته گذشته را در بیمارستان سپری کرده است.

یک منبع نزدیک به خانواده مهناز محمدی، با اعلام این خبر به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: «مهناز از دوشنبه هفتهٔ گذشته یعنی از روز ۲۰ تیرماه تا دیروز ۲۷ تیرماه، در بیمارستان بستری بوده است. روز گذشته مهناز سرانجام موفق شده تماس تلفنی کوتاهی با خانواده‌اش برقرار کند و موضوع بستری بودنش در بیمارستان را به خانواده اطلاع داده است».

بیماری جسمی مهناز محمدی، نگرانی‌ها را در خصوص ادامه بازداشت و بی‌خبری از وی افزایش داده است. او مبتلا به بیماری شبیه به‌ام اس است و درصورت عدم دسترسی مستمر به دارو دچار درد عضلانی شدید و فلج موضعی می‌شود.

در شرایطی که وضعیت جسمی مهناز محمدی در زندان رو به وخامت گذاشته و نگرانی‌های جدی در مورد سلامت او وجود دارد، و به رغم انجام کلیه امور قانونی آزادی مهناز از سوی خانواده‌اش، بازجویی از وی ادامه دارد.

این منبع آگاه در همین رابطه می‌گوید: «مقامات قضایی، پیش‌تر به خانوادهٔ مهناز گفته بودند که او نیز همراه با مریم مجد، آزاد خواهد شد و چون سند نداشته‌اند دادگاه کفالت را قبول کرده و قرار بود مهناز را آزاد کنند، اما بعد گفته‌اند به دلیل بیماری بازجویی‌های او انجام نشده، آزاد نخواهد شد و در حالی که خانوادهٔ مهناز روز بیست و پنجم تیرماه تا ساعت ۴ صبح مقابل زندان اوین منتظر آزادی او بوده‌اند هیچ کس به آن‌ها اطلاع نداده که مهناز در بیمارستان است».

مهناز محمدی، مستندساز و فعال حوزهٔ زنان، از روز ۵ تیرماه در پی حمله ماموران امنیتی به منزل‌اش و تفتیش و ضبط وسایل او بازداشت شد. مسئولان قضایی تا به حال از ارائه هر گونه دلیلی پیرامون ادامه بازداشت مهناز خودداری کرده‌اند و پروندهٔ وی هم اکنون در دادسرای پارک شهر است

lundi 18 juillet 2011

امید کوکبی، یکی‌ از بزرگترین نخبگان فیزیک اتمی‌ جهان در زندان اوین/ نامه جمعی از اساتید دانشگاه و برندگان جایزه نوبل به خامنه ای

جمعی از دانشمندان و اساتید دانشگاه و برندگان جایزه نوبل در نامه ای خطاب به رهبری اعلام کرده اند که امید کوکبی زندانی محبوس در اوین که به زودی به اتهامات کسب در آمد نامشروع و ارتباط با دولت متخاصم محاکمه خواهد شد، مبری از این اتهامات بوده و صرفا به عنوان پژوهشگری جوان در حال تحصیل و دور از فضای سیاست بوده است. به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه آمده است: طبق اظهارات اساتید و دانشجویان دانشگاه تکزاس و همچنین موسسه علوم فوتونی در بارسلونا- اسپانیا،که ایشان مدرک کارشناسی ارشد خود را در این موسسه گرفته اند، همگی گویای این واقعیت هستند که آقای کوکبی تمامی تمرکز خود را بر روی درس خود داشته اند و از سیاست دوری می گزیده اند. ایشان به خاطر همکاری در امر اموزش، کمک هزینه می گرفته اند. که این کمک هزینه به طور معمول به تمامی دانشجویان سال اول دکتری چه آمریکایی و چه غیرآمریکایی، توسط دانشگاه تگزاس داده می شود و این کمک هزینه از طرف دولت آمریکا یا دیگر آژانس ها نمی باشد. در این نامه همچنین تاکید شده است: برخی از گزارش ها هم حاکی از این است که ایشان مظنون به تبادل اطلاعات در مورد فن آوری هسته ای هستند. ما به عنوان دانشمندان می توانیم به شما اطمینان دهیم که تحقیقات و مطالعات ایشان هیچ ربطی به انرژی هسته ای ندارد.آموزش و پروژه دکترای ایشان در مورد اپتیک می باشد. این دانشمندان با اشاره به اینکه امید کوکبی دانشمند جوان و با استعدادی است که مطالعات ایشان بدون هیچ دلیلی قطع شده است تصریح کرده اند که اگر به امید برای ادامه تحقیقات خود فرصت داده شود، قادر خواهد بود که مهارت ها و افتخارات فراوانی را برای کشور بزرگ ایران به ارمغان بیاورد. امید کوکبی که از هموطنان اهل سنت و ترکمن است و هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی ندارد، بهمن ماه سال ۸۹ هنگامی که برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده بود، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و بیش از یک ماه در سلول انفرادی نگه داشته و سپس به بند ۳۵۰ منتقل شد. وی که به «ارتباط با دولت متخاصم» و « کسب درآمد نامشروع» متهم شده است، از بزرگترین نخبگان فیزیک اتمی جهان است و پیش بینی می شود در سالهای آینده به یکی از بزرگترین دانشمندان این رشته تبدیل شود، اما در صورت تداوم حضور در زندان این فرصت برای وی و کشور از بین خواهد رفت. امری که به نظر می رسد بخش هایی از وزارت اطلاعات با برنامه ریزی قصد آن دارند، چه گرایشی در این وزارتخانه عزم خود را جزم کرده تا از رشد علمی نخبگان ایرانی که اقلیت قومی یا مذهبی هستند ممانعت به عمل آورد. وی هفته ی گذشته در نامه ای به رییس قوه ی قضاییه درخواست حق دفاع عادلانه از خود در دادگاه شده بود. متن کامل این نامه به شرح زیر است: خطاب به مقام والای آیت الله العظمی علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، تهران خطاب به شما آیت الله العظمی علی خامنه ای: ما این نامه را نوشته ایم تا از شما در خواست کنیم که بزرگواری نموده و اشتباه صورت گرفته توسط دولت قانونی شما در زندانی کردن آقای امید کوکبی، دانشجوی دکترای دانشگاه تکزاس-آستین را اصلاح فرمایید. آقای کوکبی در زمستان پارسال در حالیکه برای ملاقات پدر و مادر خود به ایران مراجعه کرده بودند در فرودگاه تهران بازداشت شده اند. ما آگاه شده ایم که ایشان در زندان اوین به سر می برند و به زودی قرار است که به جرم ” ارتباط با دولت متخاصم” و “کسب درآمد نامشروع” در دادگاه محاکمه شوند. ما یک سازمان مستقل غیر دولتی متشکل از دانشمندان، پزشکان، مهندسان و محققان هستیم. طبق اظهارات اساتید و دانشجویان دانشگاه تکزاس و همچنین موسسه علوم فوتونی در بارسلونا- اسپانیا،که ایشان مدرک کارشناسی ارشد خود را در این موسسه گرفته اند، همگی گویای این واقعیت هستند که آقای کوکبی تمامی تمرکز خود را بر روی درس خود داشته اند و از سیاست دوری می گزیده اند. ایشان به خاطر همکاری در امر اموزش، کمک هزینه می گرفته اند. که این کمک هزینه به طور معمول به تمامی دانشجویان سال اول دکتری چه آمریکایی و چه غیرآمریکایی، توسط دانشگاه تگزاس داده می شود و این کمک هزینه از طرف دولت آمریکا یا دیگر آژانس ها نمی باشد. برخی از گزارش ها هم حاکی از این است که ایشان مظنون به تبادل اطلاعات در مورد فن آوری هسته ای هستند. ما به عنوان دانشمندان می توانیم به شما اطمینان دهیم که تحقیقات و مطالعات ایشان هیچ ربطی به انرژی هسته ای ندارد.آموزش و پروژه دکترای ایشان در مورد اپتیک می باشد.به نظر می رسد که ایشان یک دانشمند جوان و با استعدادی هستند که مطالعات ایشان بدون هیچ دلیلی قطع شده است.اگر به امید برای ادامه تحقیقات خود فرصت داده شود، ایشان قادر خواهند بود که مهارت ها و افتخارات فراوانی را برای کشور بزرگ ایران به ارمغان بیاورند. زندانی کردن امید کوکبی و محاکمه ای که ایشان ، در پیش رو دارند، باعث هراس سایر دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور ایران شده است.و بسیاری از آنان به جای اینکه دانش و مهارت های خود را به ایران برگردانند ، با ترس در مورد آینده خود در حال تغییر افکار خود در مورد بازگشت به ایران می باشند.ما اطمینان داریم که شما با فرزانگی خود دراین مورد با اجازه دادن به آقای کوکبی برای ادامه تحصیل خود در خارج از کشور و مسافرت ازادانه به کشور مادری خود تمامی نگرانی ها را برطرف نمایید. با تشکر از حسن توجه شما به این نامه، با تمامی احترامات: Joel L. Lebowitz Rutgers University Paul H. Plotz , MD Wasshington, DC Walter Reich Washington University Eugene Chudnovsky Lehman College of CUNY Alexander Greer Brooklyn College of CUNY Dorothy Hirsch Executive Director Emerita Arno Penzias* New Enterprise Associates Max Gottesman Institute of Cancer Research Zafra Lerman MIMSAD, Inc. Jack Minker University of Maryland Philip Sarachik Polytechnic Institute of New York Simon Levin Princeton University J. Joseph Blum Duke University Joseph Birman City College of New York David Baltimore* Caltech Allen J. Bard University of Texas Thomas Eisner Cornell University Fang Li Zhi University of Arizona Edward Gerjuoy University of Pittsburgh Pierre Hohenberg New York University Kurt Isselbacher Mass General Hospital Jerome Karle* U.S. Naval Research Lab Walter Kohn* U.of California,StaBarbara James Langer Inst.Theor. Physics, Sta Barbara Benjamin Lax MIT Peter D. Lax New York University Louis Nirenberg New York University John Polanyi* University of Toronto Stuart Rice University of Chicago Myriam Sarachik City College of New York Harold Scheraga Cornell University Sylvan Schweber Brandeis University Andrew Sessler Lawrence Berkeley Laboratory Lawrence Shepp Rutgers University Maxine Singer Carnegie Inst. of Washington Alfred I. Tauber, Boston University Charles Townes* Univ. California, Berkeley Steven Weinberg* University of Texas, Austin Myrna Weissman Columbia University Rosalyn Yalow* Mount Sinai School of Medicin کسانی که در جلوی اسمشان ستاره امده است ، برندگان جایزه نوبل می باشند


منبع 

مستند "ده نمکی ها" ساخته پگاه آهنگرانی


قسمتِ اول

قسمت دوم

قسمتِ سوم

dimanche 17 juillet 2011

آبروریزی دیگر برایِ وزارتِ بهداشت / نگهداری کودکانِ معلول در بدترین شرایطِ ممکن + عکس

در اين مرکز در حال حاضر 84 کودک زندگي مي کند . شرايط زندگي اين کودکان در عکسها گوياست . آمار مرگ و مير در اين کودکان بالا و در سالهاي اخيربي سابقه ست .هفته ي پيش يکي ديگر از اين کودکان جان سپرد .بوي بسيار زننده و متعفن ادرار به بازديد کننده ها مجال نمي ده تا بيشتراز 4-5  دقيقه در خوابگاه اين کودکان معصوم بمونند . عمر متوسط دراين کودکان 10 تا 14 سال است
شايد نياز اين بچه ها به کمکهاي غير نقدي شما خيلي زيادتر از حد تصورتون باشه. نيازي نيست براي کمک به بهبود شرايط اين بچه ها پول بديد ، اگر درخونه تون پتو ، لحاف يا بالش  تميز سايز کودک داريد ، اگه فرش يا گليم يا زير انداز تميزي داريد از اهداي اون به اين بچه ها دريغ نکنيد .
دادن لباس کودک و يا اسباب بازي به اين بچه ها دنياي اونها را متحول مي کنه .اکثر اين بچه ها يتيم و يا رها شده هستند . حالا که دنيا اونها را فراموش کرده شما اونهارا فراموش نکنيد . مطمئن باشيد اين بچه ها با احساسهاي پاک و کودکانشون محبت شما را درک مي کنند .به اونها به خاطر اين عمرهاي خيلي کوتاه و پر رنجشان رحم کنيد..کمکشان کنيد تا اين چند سال کوتاه زندگيشان بيشتر از اين در مشقت و رنج نباشند.
اکثر اين کودکان مبتلا به اوتيسم مي باشند . در خارج، کودکان اوتيسمي مستقيما زير نظر روانشناسان قرار ميگيرند تا به آنها کمک شود تا زندگي راحت تري داشته باشند .اما در ايران ، اين کودکان که خود مستعد مرگ هستند به تخت بسته مي شوند و
ساعتها به همان حال رها مي شوند .کمکهاي خودتون را مستقيما به خود مرکز ببريد .
آدرس مرکز :
تهران - ميدان آزادي - خ محمد علي جناح - خ شهيد صالحي - خ شهيد ناصر ولدخاني - پلاک 66 - مرکز نگهداري کودکان معلول فرخنده

mardi 12 juillet 2011

نظر محمدرضا شاهِ پهلوی در باره هوشِ زنان و پاسخ ندادن به سوالی درباره توانایی‌ زنان در اداره کشور



مصاحبه خبرنگارِ خارجی‌  با محمد رضا شاه و همسرش  و سؤال در موردِ برابری و هوشِ زنان و همچین توانایی‌ زنان در امورِ کشور + زیرنویسِ فارسی‌