jeudi 25 avril 2013

امیر عباس فخر آور، لکه ی ننگ شورای ملی

پس از انتخابات شورای ملی و اعلام نتایج این انتخابات، نگاهی به لیست منتخبین انداختم و وقتی نام دو تن از اعضای خانواده فخر آور که تا کنون از هیچ خیانتی در قبال  ایران فروگذار نبوده اند را دیدم.
امیر عباس فخر آور و مه لقا فخر آور.

خیانتهای پر تعداد این خانواده بر کسی پوشیده نیست.
به عنوان نمونه های کوچک افشاگری های پیمان عارف، شهید ستار بهشتی و سلمان سیما را میتوانید ببینید.
و این هم از جدید ترین شاهکار این جانور.

  من به دور از گرایش سیاسی خود، خانواده فخر آور را ننگ هر تشکل، شورا و ... میدانم.

lundi 15 avril 2013

مادر سهراب اعرابی: آقای خاتمی! نگذارید خون شهدای جنگ و جنبش سبز به یغما برود؛ به صحنه بیایید



پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی از شهدای جنبش سبز، در نامه ای به سید محمد خاتمی از او تقاضا کرد برای آزادی و نجات ایران و در راه آرمان هایی که خون شهدای دفاع مقدس و جنبش سبز برای آنها ریخته شد، در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود و دست تمام کسانی را که دلشان برای ایرانی آزاد و آباد می تپد، در دستان خود بگیرد.

مادر سهراب اعرابی با تاکید بر اینکه خون امثال فرزند او در راه رسیدن به استقلال و آزادی و زندگی شرافتمندانه ریخته شده، از خاتمی خواست حاضر شود از آبروی خود برای منافع عمومی بگذرد، و در عین حال تصریح کرد که آبرو و حیثیت خاتمی هرگز در بین اقشار مردم و به ویژه افراد فرهیخته جامعه خدشه دار نشده و نخواهد شد.

متن کامل نامه پروین فهیمی به سید محمد خاتمی بدین شرح است:

جناب آقای خاتمی

امروز صبح من با الهام از شهدا و آسیب دیدگان به نیت درخواستی که از حضورتان داشتم کتاب حافظ را باز کردم و این شعر آمد:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چونان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

آقای خاتمی عزیز!

درود فراوان به شما که همیشه در راه برقراری صلح و انسان دوستی در راه اصلاحات و بهروزی کشورمان با تمام سختی ها و مشکلات همیشه پیش قدم بوده اید؛ و بر همین اساس، من به خود اجازه دادم دست یاری به سوی شما دراز کنم، زیرا نگرانم.

آقای خاتمی عزیز! نگرانم. می دانید چرا؟ چون مادرم و می ترسم؛ می ترسم از روزی که هیچ کس احساس وظیفه نکند، حتی شما بزرگوار، و آنگاه دیر شده باشد. نگران از اینکه روزی کشورمان را خودمان با دستهایمان به کسانی بسپریم که از جاری شدن حمام خون مانند کشور سوریه هیچ گونه وحشتی ندارند، و از این نگرانم که کشورم مانند دیگر کشورهای اطرافمان مورد هجوم بیگانگان قرار گیرد.

آقای خاتمی، ما فرزندانمان را در راه رسیدن به استقلال و آزادی و زندگی شرافتمندانه از دست داده ایم. خون آنها در راه آزادی کشورمان ایران، مظلومانه بر سنگفرش خیابان ها ریخته شد. آنها برای رسیدن به آرمانشان خواهان تغییر و اصلاحات بودند. برای یک بار دیگر هم که شده، احساس وظیفه کنید و به صحنه بیایید و نگذارید خون این جوانان و شهدای جنگ به یغما برود.

ما مردم همیشه و همیشه ضد خشونت و طرفدار صلح و پایبند به رفتارهای انسانی و قانونمند بوده ایم و هستیم. شما و تمام کسانی که دلشان برای ایرانی آزاد و آباد می تپد، دست های نیازمند ما مردم را در دستان خود بگیرید؛ تا با امید و یاری خداوند کاندیداتوری خود را در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنید.

برای برون رفت از این بن بست حاکم بر جامعه ما و برای رسیدن به زندگی آرام و قانونمند، همگی آنچنان تلاش کنیم تا حتی اقتدارگرایان و انحصارطلبان نیز در سایه وجود ارزشمند جناب عالی احساس آرامش کنند و به تفاهم و همدلی با مردم برسند.

آقای خاتمی عزیز، از شما مصرانه تقاضا دارم منافع عمومی را بر آبرو و حیثیت خود که هرگز در بین اقشار مردم و افراد فرهیخته جامعه خدشه دار نشده و نخواهد شد، ترجیح دهید. امیدوارم با آمدن شما بزرگوار، ایران عزیزمان از این وضعیت خارج شده و راه نجاتی پیدا کند.

آقای خاتمی عزیز! در پایان به عنوان مادری دلسوخته از شما تقاضا می کنم امیدمان را ناامید نکنید.

با احترام فراوان

پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی

۹۱/۱/۲۱